(1) خداوندا مرا -درباره خودم- به کاری گماشتی که تو از من به آن تواناتری و قدرت تو بر آن و بر من، از توانایی من چیرهتر است. پس آنچه تو را از من راضی میگرداند، به من عطا فرما. و رضای خود را از من در حال عافیت دریافت نما.
(2) خداوندا طاقت رنج کشیدن، و شکیبایی بر بلا، و تحمّل فقر ندارم. پس روزیام را از من بازمدار و مرا به خلقت وانگذار. بلکه در خواستم را به تنهایی روا کن و مرا کفایت کن.
(3) و (به دید رحمت) به من بنگر و در تمام کارهایم به (سود) من نظر فرما. که اگر مرا به خود واگذاری، از انجام آن عاجزم و آنچه را مصلحت من در آن است، انجام ندهم و اگر مرا به آفریدگانت واگذاری، با من ترش رویی کنند و اگر مرا به خویشانم محتاج سازی، محرومم کنند و اگر عطا کنند، اندک و ناگوار عطا کردهاند و بر من منّت بسیار نهند و نکوهش فراوان کنند.
(4) پس به فضل خود، خداوندا بینیازم گردان و به عظمت خویش به پایم دار و به توانگریات گشاده دستم گردان و به آنچه نزد توست، کفایتم فرما.
(5) خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و مرا از حسد، رهایی ده. و از گناهان بازم دار. و مرا از حرامها پرهیز ده. و بر نافرمانیها جرأتم مده و خواهش مرا، نزد خود و خوشنودیام را، در آنچه از تو به من میرسد قرار ده. و برایم در آنچه روزیام نمودی، و به من ارزانی داشتهای، و به من نعمت دادهای، برکت ده. و مرا در همه حالتهایم، محفوظ، نگاه داشته، (گناهانم را) پنهان شده، (در برابر دشمنانم) حمایت شده، پناه داده شده، (از عذاب الهی) امان داده شده قرار ده.
(6) خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و مرا به انجام آنچه که در جهتی از جهات طاعتت یا برای آفریدهای از آفریدگانت، بر من لازم و واجب نمودهای، توفیق ده و گرچه بدنم از (انجام) آن ناتوان و نیرویم از آن سست و تواناییام به آن نرسد و ثروت و داراییام گنجایش آن را نداشته باشد. خواه آن را به یاد داشته یا فراموشش کرده باشم.
(7) آن (تکلیف) ای پروردگار من، از چیزهایی است که بر من به حساب آوردهای و من خودسرانه از آن غافل شدم. پس آن را از عطای بزرگ و فراوانی که نزد توست، از جانب من ادا کن. زیرا تو توانگرِ بخشندهای. تا چیزی از آن بر من نمانَد که بخواهی به سبب آن از نیکیهایم بکاهی، یا بر بدیهایم بیفزایی، در روزی که تو را دیدار میکنم. ای پروردگار من.
(8) خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و برای آخرتمْ رغبت در عمل برای تو را، روزیام گردان. تا درستی آن را از (اعماق) دلم بشناسم. و تا آنکه بیرغبتی در دنیا بر من چیره شود. و تا آنکه با اشتیاق به کارهای نیک بپردازم و از نواهی از روی ترس و بیم ایمن بمانم. و مرا نوری بخش که با آن در بین مردم راه روم و در تاریکیها با آن راه یابم و به وسیله آن از شک و شبههها روشنی یابم.
(9) خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و ترسِ اندوهِ وعدهها(ی عذاب) و اشتیاقِ پاداشِ وعدهها(ی بهشتی) را روزیام فرما. تا لذّت آنچه را که تو را برای آن میخوانم و اندوه آنچه را که از آن به تو پناه میآورم، دریابم.
(10) خداوندا تو آنچه کار دنیای من و آخرتم را اصلاح میکند میدانی. پس به درخواستهایم عنایت فرما.
(11) خداوندا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و هنگامی که در شکر به نعمتهایی که در آسانی و سختی و تندرستی و بیماری به من ارزانی داشتهای کوتاهی نمودم، (اعتراف به) حق را روزیام فرما، تا نسیم خوشنودی و آرامش خود را نسبت به آنچه در حال ترس و ایمنی و خوشنودی و خشم و زیان و سود رخ میدهد، و (شکر آن) برای تو واجب است، دریابم.
(12) خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و سلامت سینه از حسد را روزیام گردان. تا به هیچ یک از آفریدگانت، بر آنچه از فضلت به آنان دادهای، حسد نبرم و تا اینکه نعمتی از نعمتهایت را که به هر یک از آفریدگانت در دین یا دنیا یا عافیت یا پرهیزکاری یا گشایش یا رفاه دادهای، نبینم، مگر آنکه بهتر از آن را برای خود، به وسیله تو و از تو -که یگانه و بیشریکی- آرزو کنم.
(13) خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و مرا در حال خوشنودی و خشم، خودداری از خطاها و خویشتنداری از لغزشها، در دنیا و آخرت روزی ده. تا به آنچه از آن دو (خوشنودی و خشم) به من میرسد، حالی یکسان داشته، عامل به طاعتت باشم. درباره دوستان و دشمنان، خوشنودی تو را بر غیر آن دو (ناخوشنودی و نافرمانی تو) مقدّم شمارم. تا دشمنم از ظلم و ستم من ایمن باشد و دوستم از میل نفسم و هواداری نادرستم، ناامید شود.
(14) و مرا از کسانی قرار ده که هنگام رفاه تو را خالصانه میخوانند. خواندن خالصانِ بیچاره، در نیایش برای تو. به درستی که تو ستوده بزرگواری.